بِسـمِ اٌللهِ اٌلـرَّحْمنِ اٌلـرَّحیـمِ
اَللّهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنصْارِهِ وَاَعْوانِهِ،وَالـذّآبّينَ عَنْـهُ،وَاْلمُسارِعيـنَ اِلَيْـهِ فـي قَضآءِ حَوآئِجِهِ، وَاْلمُمْتَثِلينَ لِاَوامِرِهِ،وَاْلمُحامينَ عَنْهُ وَالسّابِقينَ اِلي اِرادَتِهِ وَاْلمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ،اَللّهمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْـنَهُ اْلـمَوْتُ الَّـذي جَعَلْتَهُ عَلي عِبادِكَ حَتْمـاً مَقْضِيّـاً،فَـاَخْرِجْني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِرًاكَفَني،شاهِراً سَيْفي،مُجَرِّداً قَناتي،مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي في اِلْحاضِرِ وَالْبادي.
بار خدایا قرارده مرا از یاران و یاورانش و از دفاع كنندگانش و از شتابندگانبسویش در بر آوردن نیازهایش و از اطاعت كنندگان دستوراتش و از حمایت كنندگانـش و از سبقـت گیرنـدگان بر انجـام خواستـه اش و از كشته شدگان پیشاپیشش. بار خدایـا هرگاه مـانع شود میان من و میان او مرگی كه قـرار دادی آن را بـر بندگانت سرنوشت حتمی، پس بیرون آور از گورم در حالیكه كفن به تن دارم، بركشیده شمـشیرم برهنـه نیزه ام اجابت كنـان دعوت، دعوت كننده را در شهر و بادیه.